اخبار جمعیت طلوع بی نشان ها

بچه های صفر مرزی 1404

گاهی بچه‌ها پیش از آنکه کسی نامشان را بداند، بزرگ می‌شوند.
نه از روی شوق، بلکه از سر ناچاری.
در بعضی جاها، کودکی خیلی زود تمام می‌شود.
آن‌قدر زود که هیچ‌کس نمی‌فهمد یک کودک، چطور می‌تواند رؤیا داشته باشد،
وقتی حتی مدادرنگی ندارد چطور می‌تواند آینده‌ای تصور کند، وقتی تخته‌ی کلاس، دیواری‌ست که فقط شوق و رویای کودکی زنده نگهش داشته.
ما در شهرهایمان، میان انتخاب تنوع مختلف لوازم‌التحریر سرگردان می‌شویم، و در نقاط صفر مرزی، کودکانی هستند که حتی نمی‌دانند مداد چه رنگ‌هایی دارد.
نه برای اینکه استعداد ندارند، چون زندگی، از همان ابتدا صفحه‌ی سفیدشان را تا زده، تا کسی نبیند چه چیزی می‌توانست روی آن نوشته شود.
این کودکان هیچ‌گاه دیده نشدند.
و دیده نشدن، درد کمی نیست.
وقتی کودک دیده نشود، نه تنها از فرصت‌ها جا می‌ماند، بلکه حس می‌کند بودنش هم اهمیت ندارد.
اما کافی‌ست فقط نگاهمان را به نگاهشان بدوزیم و باور کنیم که این خاک، این سرزمین پر از تاریخ ، آینده‌اش در تلالو همین چشم‌های درخشان کوچک نهفته است.
که یک کیف، فقط چند وسیله نیست؛ بذر اعتماد به نفس است، آغاز احترام به خود است، آغاز اینکه کسی بفهمد «من هم می‌توانم»، و شاید برای اولین بار با صدایی محکم بگوید: «من هم هستم».
کمپین «نقطه صفر مرزی» آمده تا همین نقطه‌ی فراموش‌شده را پررنگ کند.
نه برای ترحم، نه برای گزارش عملکرد، بلکه برای تغییر عمیق و اثربخش
برای حقی که استحقاقش را دارند.

#بچه‌های_صفر_مرزی
#جمعیت_طلوع_بی_نشان_ها
#این_سرا_را_سزا_بیش_از_این_است
#حق_برابری_تحصیلی
#عدالت⁩

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *