در همسایگی مان
در همسایگی مان یه دخمه خرید ضایعات! یه مادر! که قبل از مادر بودن یه زنه که مثل همه دخترا با هزار امید و آرزو میره خونه بخت ولی با دوتا بچه، اونم دوتا پسر بچه که نوجوون هستن و یه عالمه آرزو دارن… تصور کن، حالا مجبورن تو همون دخمه زندگی کنن، بدون کمترین […]