Tag Archives: طلوع

عید سعید غدیر خم مبارک باد (پخت و توزیع چلوکباب برای کودکان کار)

علی‌(ع) سهم هر کودک بی‌نصیبی رو از شادی قبل از هر سهم دیگه‌ای کنار می‌گذاشت و تو دل تاریکی به در خونه‌ش می‌برد. ما هم امسال به تاسی از مولامون علی(ع) و به برکت غدیر می‌خوایم، کودکان کار و خیابان و زباله‌گرد رو سر سفره شادی عید مهمون کنیم. تو پهن کردن این سفره همراهمون […]

معلم داوطلب سرای نور

معلمی که در عین داوطلب بودن مسوول و متعهده، ابزارش فقط اعداد و حروف نیست. معلم با قلب‌ها سروکار داره و ابزارش نوره. نوری که راه باز می‌کنه تو دل تاریکی و تا آینده‌ی بچه‌های آسیب یه راه روشن می سازه تا پیش از رسیدن به توانمندی و سعادت متوقف نشن. قدرددان معلم داوطلب مسوول […]

پویش مهرآبه (آبرسانی به 19 روستای دشتیاری)

بلوچستان، پاره ای از تنِ وطن تشنه است و ما به پشتیبانی حضور شما، پرچم آبرسانی به ۱۹ روستای شهرستان دشتیاری این استان را برافراشته‌ایم. پروژه «مهرابه» با برآوردهای کارشناسی شده در فرآیندهای تخصصیِ فنی مهندسی و با دریافت مجوزهای لازم از مراجع ذی صلاح در فاز اول به ۴۰ خانوار روستای عارف آباد با […]

اجرای پروژه نقطه صفر مرزی سال 1400

امسال هم به سنت هر سال در پروژه «نقطه صفر مرزی» پیش از بازگشایی مدارس با کودکان کم‌برخوردار مرزنشین سرزمینمان همراه می شویم، تا با ارسال کیف و لوازم التحریر به ایجاد برابری آموزشی در این مناطق کمک کرده باشیم. کیف ها مانند سال گذشته توسط بهبودیافتگان از کارتن‌خوابی و اعتیاد در سرای حافظ مرکز […]

گرگ و میش (روایت تنهایی یک کارتن خواب) قسمت سوم قصه علی

گرگ و میش بود. نه روزِ روز نه شبِ شب.‌ از توی روشنی صدایی بلند شد. گفت نترس، از انتهای شب که گذر کنی می‌رسی به نور. تو تا انتهای تاریکی اومدی، یک قدم دیگه مونده تا رهایی. ‌به پشت سر نگاه کردم. راست می‌گفت، از توی دل شب بیرون اومده بودم. قدم آخر رو […]

عیدقربان ( بهانه‌ی مبارکی ست برای اینکه به نام متبرک او گرسنه‌ای را سیر کنیم)

عید قربان، بهانه‌ی مبارکی ست برای اینکه به نام متبرک او گرسنه‌ای را سیر کنیم، دست نیازمندی را بگیریم و برکت را در جهان جاری کنیم. در این ایام مبارک، جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها آمادگی دارد با پذیرش نذورات شما، کارتن‌خواب‌ها، کودکان کار و همه نیازمندانی که چشم‌به‌راه مهر بی‌دریغ شما هستند را مورد حمایت قرار […]

گرگ و میش (روایت تنهایی یک کارتن خواب) قسمت دوم قصه سید مصطفی

وقتی که هوا گرگ و میشه، دلبستگی‌ها و دلتنگی‌های آدم هم هی محو می‌شن و هی دوباره به چشم میان. انگار که تو یه آسمون مه‌آلود ستاره بشن و بهش چشمک بزنن. دلتنگی برای چی؟ مثلا برای یه آغوش که نمی‌دونه کجا و کی تو این ظلمات رهاش کرده و چطوری باید بهش برسه. آغوشی […]

گرگ و میش(روایت تنهایی یک کارتن خواب)قسمت 1 قصه الهام

گرگ و میش یعنی یه پات تو سیاهی باشه و یه پا تو سپیدی. یعنی شاید تنت رو سپرده باشی به تاریکی اما دلت هنوز با روشنیه. اما یه وقتایی تو همون گرگ و میش یه دستی از تو سپیده‌دم به سمت شب دراز می‌شه و می‌خواد که بکشتت تو دل نور. نوری که یعنی […]

پامو حامی طلوع بی نشان ها

همه موسسات مردم نهاد با پشت‌گرمی حامیان، همراهان و خیرین به سمت اهداف روشنشون قدم برمی‌دارن. طلوع هم به شما حامیان گرانقدرش دلگرمه که هیچ‌گاه آسیب‌دیدگان اجتماعی سرزمین‌مون رو تنها نمی‌ذارید. شرکت «پامو» یکی از شرکت‌هاییه که برای انجام مسوولیت اجتماعیش با اعتماد به موسسه طلوع پا جلو گذاشته و با درج نشان طلوع بی‌نشان‌ها […]

اشتغال بانوان بهبودیافته در سرای حافظ

کار خوب با محیط مناسب و درآمد کافی یه مثلثه که می‌تونه حافظ پاکی باشه. سرای حافظ با ایجاد ضلع‌های این مثلث برای بهبودیافته‌ها خصوصا بانوان تونسته یک قدم مهم در جهت توانمندی اون ها برداره. افتتاح سالن بهجت، به یاد بانوی روان‌شادی که دغدغه توانمندی و اشتغال بانوان سرزمینش رو داشت، و به همت […]

SWITCH THE LANGUAGE